برای توضیحات بیشتر به تصویر زیر نگاه کنید.

ویژگیهای افراد با طرز فکر رشد و ثابت
باورها:
مدل فکری رشد: توانایی، آموختنی و قابلِرشد است.
مدل فکری ایستا: افراد با توانایی به دنیا میآیند.
افراد با مدل فکری رشد باور دارند که با آموزش و تمرین میتوانند توانمندیهای خود را رشد دهند و مسیر عصبی را میپذیرند، اما در مدل فکری ایستا معتقدند افراد باید این توانایی را داشته باشند، باهوش باشند و باورشان به ویژگیهای تغییرناپذیر است که با داشتن این باور مرتب میخواهند خود را در کسبوکار و زندگی اثبات کنند. بهطور مثال، دیدهاید میگویند دوست من از اول ریاضیاش خوب بود یا برادرم از اول استعداد موسیقی داشت.
توجه:
مدل فکری رشد: فرایند یادگیری و رشد
مدل فکری ایستا: نتیجه مهم است؛ باید عالی باشم.
افراد با مدل فکری رشد به فرایند رشد کردن و یادگیری توجه میکنند، به دنبال یادگیری هستند و تغییرات خود را بررسی میکنند، اما افراد در مدل فکری ایستا میخواهند ثابت کنند که عالی هستند. بنابراین، امکان تقلب در این دسته بیشتر است، چون نتیجه برای آنها مهم است که عالی و باهوش به نظر بیایند.
تلاش:
مدل فکری رشد: برای رشد لازم است.
مدل فکری ایستا: فقط برای احمقهاست.
افراد با طرز فکر رشد با تلاش ارتباط خوبی دارند و اعتقاد دارند تلاش برای موفقیت لازم است، اما مدل فکری ایستا تلاش را برای احمقها میدانند و فکر میکنند خودشان باید همهچیز را بلد باشند؛ مثل برخی از افراد که آدرس را نمیپرسند یا از نقشة راه استفاده نمیکنند. برخی دورههای آموزشی را شرکت نمیکنند، چون اعتقادی به تلاشکردن ندارند و فکر میکنند که همهچیز را میدانند. برایتان پیش آمده است که آموزشی را بخواهید بگذرانید و به شما بگویند: چرا سر این کلاس میروی؟ یا چرا این دورة آموزشی را تهیه کردی؟ این موضوع که کلاس رفتن و یادگرفتن نمیخواهد.
چالش:
مدل فکری رشد: یک فرصت برای رشد است.
مدل فکری ایستا: ناامن! باید فاصله گرفت.
افراد با مدل فکری رشد، چالشها را فرصتی برای رشد میبینند و دستاوردهای بزرگی را درنتیجة آن به دست میآورند، اما افراد با مدل فکری ایستا از چالشها فراری هستند و معمولاً کاری نمیکنند که به چالش کشیده شوند یا شکست بخورند. آنها از شکست میترسند، چراکه دیگر عالی به نظر نمیرسند و عموماً شکست را به معنی احمق بودن و ضریب هوشی پایین میدانند.
موانع:
مدل فکری رشد: فرصت یادگیری و رشد
مدل فکری ایستا: از آنها متنفرم! نباید باشند.
افراد با مدل فکری رشد انتظار موانع را در مسیر داشته و آن را فرصتی برای رشد و یادگیری میدانند، اما مدل فکری ایستا از آن متنفر است؛ مثلاً وقتی محدودیتی ایجاد میشود یا رکودی رخ میدهد، برخی از افراد دچار ناامیدی و ضعف شده و برخی دیگر در این وضعیت گیر نکرده و از این موانع با راهکارهایی که در نظر میگیرند، عبور میکنند.
انتقاد
مدل فکری رشد: مفید و قابلِاستفاده است.
مدل فکری ایستا: یعنی من خوب نیستم.
وقتی به افراد با طرز فکر رشد انتقاد میشود، آن را میشنوند و به این فکر میکنند که چطور میتوان از انتقاد استفاده و رشد کرد. ممکن است در ابتدا ناراحت بشوند، اما از نتیجهای که برای خود رقم میزنند، خوشحال میشوند؛ درصورتیکه تعریف مدل فکری ایستا از انتقاد این است که من خوب نیستم.
مدل فکری رشد بر اساس شدن است. در این مدل فکری افراد میخواهند به چیزی تبدیل بشوند، درحالیکه مدل فکری ایستا بر اساس بودن است و آنها معتقدند که از قبل یا الان باید چیزی باشند. موقعی که در دانشگاه مهندسی برق میخواندم، در سال اول و در ابتدای ورود به دانشگاه میدیدم که برخی از افراد خود را مهندس مینامند یا انتظار دارند دیگران آنها را با این لقب صدا بزنند. این نمونهای از طرز فکر ایستاست؛ یعنی افراد میخواهند چیزی باشند نه اینکه در فرایند رشد و یادگیری به آن تبدیل بشوند.
طرز فکر رشد به افراد کمک میکند در زمانهای بحرانی کسبوکار و زندگی یا هنگام شکست دچار ناامیدی مطلق نشوند. آنها در عین اینکه احساس ناراحتی و اضطراب میکنند، اما متوقف نمیشوند و به تلاش خود ادامه میدهند. آنها در پی پنهانکردن نقاط ضعف خود نیستند، بلکه در تلاش هستند تا ضعفهای خود را بهبود داده و رفع کنند. ممکن است در تلاشهای اولیه به نتیجه نرسند، اما پس از مداومت و تلاش حتماً نتیجه گرفته و رشد خواهند کرد.