اشتباهات معمول در شروع سخنرانی

اشتباهات معمول در شروع سخنرانی

مونا شش بلوکی

در این مقاله به برخی از اشتباهات رایج هنگام شروع سخنرانی پرداخته ایم. انجام این موارد در شروع سخنرانی می‌تواند باعث از دست دادن توجه مخاطبان و اثرگذاری ضعیف روی آنها بشود و همچنین اعتبار سخنران را نیز، زیر سوال ببرد.

این اشتباهات به ذکر زیر است:

 

مقدمه و معرفی طولانی:

در روزگار و دوره و زمانۀ الان، همانقدر که سرعت زندگی زیاد است، حوصله شنوندگان کم. پس بهتر است در قسمت مقدمه و معرفی خود کامل، شفاف، کوتاه و خلاصه صحبت کنید. از قرار دادن مطالب زیاد در قسمت شروع کلام خودداری کنید و به موضوع اصلی سخنرانی بپردازید تا فرصت جذب مخاطبان را از دست ندهید.

 

عذرخواهی:

در ابتدای سخنرانی عذرخواهی نکنید. اگر سخنران صحبت هایش را اینگونه شروع کند که: «من سخنران نیستم.»، «من الان آمادگی سخنرانی ندارم.»،  «الان فرصت کافی برای ارائه و سخنرانی ندارم.» و …  به راستی شما به عنوان مخاطب چه احساسی پیدا می کنید؟! با عذرخواهی این پیام را به مخاطبان منتقل می کنید که آنها به اندازه کافی برای شما اهمیت نداشته اند تا سخنرانی خود را آماده کنید و ضعف خود را در مدیریت و برنامه‌ریزی کارهایتان نشان می دهید.

همچنین در بعضی مواقع ممکن است اینطور به نظر برسد که شما مایل هستید ترحم شنوندگان را برانگیزید. برای حفظ اعتبار خود با اعتماد به نفس و توانمند عمل و رفتار کنید که در این صورت نشان می دهید همه چیز تحت کنترل شماست.

 

لطیفه گویی در مقدمه:

لطیفه گویی یک کار بسیار ظریفی است که بستگی زیادی به استعداد و مشرب افراد دارد. وقتی در شروع از یک جوک یا لطیفه استفاده می کنید ریسک بزرگی کرده اید. چون اگر مخاطبان نخندند، علاوه بر اینکه این کار شما اثر تخریبی دارد، شما را نیز یک فرد غیر حرفه ای و بی مزه به مخاطبان معرفی می کند.  

نحوۀ بیان شما برای خنداندن و جلب توجه مخاطبان بسیار مهم است. اگر خوش مشرب هستید و از شوخ طبعی استفاده می کنید، بهترین و ساده ترین راه تعریف کردن داستان و لطیفه ای در مورد خودتان و مرتبط با موضوع سخنرانی است. لازم نیست به حضار بگوید: «می‌خواهم داستانی خنده دار تعریف کنم.» انتظار آنها را بالا نبرید!

 

خودزنی:

خودزنی یعنی شخصیت خود را در برابر دیگران تحقیر و تخریب کردن. مثلاً در شروع سخنرانی با گفتن این عبارت که: «من در حدی نیستم که در این جمع سخنرانی کنم»، شخصیت خود را کوچک کرده و پایین می‌آورید و باعث می‌شوید مخاطبان به دنبال دلایلی بگردند که بر حرف شما صحه بگذارد. یا اگر موقع صحبت صدای شما دچار لرزش شد آن را عنوان نکنید و به خاطر لرزش صدایتان عذرخواهی نکنید. به جای این کار فقط کافیست کمی صدای خود را بالاتر ببرید تا لرزش صدایتان کم و یا قطع شود.

همیشه به خودتان احترام بگذارید و عزت نفس خود را حفظ کنید.

 

استفاده از عبارت «قبل از اینکه شروع کنم….»

 وقتی شما سخنرانی خود را آماده و ساختار بندی کرده اید و جای تمام نکات را در آن مشخص نموده اید، پس بیان این جمله بی ربط است. از طرفی شما صحبت خود را شروع کرده اید.

به جای این عبارت، می‌توانید بگویید: «در مقدمه صحبت خود می خواهم به این موضوع اشاره کنم که…»

 

بیان تکراری بودن سخنرانی:

 حتی اگر سخنرانی شما تکراری باشد هم، لازم نیست بگویید: « سخنرانی تان تکراری است.» و مخاطبان را از این موضوع آگاه و توجه آنها را جلب کنید. در این صورت مخاطبان سخنرانی شما را یک سخنرانی از روی عادت و تکراری تصور می‌کنند.

 

فراموشی یا اشتباه گفتن اسامی افراد:

 در شروع سخنرانی اگر لازم است مهمانی یا فردی را که همه مخاطبان آن را می شناسند، معرفی کنید، دقت کنید که اسم شخص را اشتباه نگویید. این اشتباه عدم آمادگی شما را نشان می‌دهد.

 

مسلط نبودن به متن مقدمه سخنرانی:

مقدمه سخنرانی خود را زیاد تمرین کنید، تا ملکه ذهن شما شود. مثلاً اگر قرار است شعری بخوانید آن را خوب تمرین و حفظ کنید. تا در زمان اجرا به مشکل بر نخورید و خرابکاری نشود که در اثر آن، اعتماد به نفستان پایین بیاید.

 

عدم هماهنگی بین مقدمه و موضوع سخنرانی:

در ابتدا سخنران قول و توضیح یک مطلب را می دهد و همه انتظار دارند که سخنرانی بر اساس هدفی که در شروع گفته شده است پیش برود، اما سخنران جریان سخنرانی را به سمتی دیگر عوض کرده و مطلبی دیگر را بیان می‌کند.

 

مقدمه کلیشه ای:

 شروع سخنرانی به صورت کلیشه‌ای قدیمی و کهنه شده است. به طور مثال در مقدمه بگویید: «وقتی به اینجا می آمدم یک اتفاقی افتاد که …»،  این مقدمه ضعیف است و جلب توجه نمی‌کند.

 

شروع خسته‌کننده:

 سخنران در شروع سخنرانی از اصطلاحات عجیب و غریب و فنی استفاده می‌کند. درصورتیکه مخاطبان می‌خواهند سخنرانی ای ساده، واضح و قابل درک بشنوند. در صورتی عبارات فنی و پیچیده بکار ببرید، که آنها را توضیح دهید و مخاطبان متوجه معنی آنها بشوند، یا اینکه در جمع متخصصان باشید.

 

در انتظار نگه داشتن مخاطبان:

 سخنران معرفی می‌شود و مخاطبان او را تشویق کرده و از سخنران استقبال می‌کنند. او به طرف سن می‌رود. ابتدا یادداشتهای خود را روی تریبون می‌گذارد. آنها را با نظم خاصی مرتب می کند. حالا میکروفون را تنظیم می‌کند. عینک خود را می‌زند. کمی آب می‌خورد و حاضران را در حالی که حوصله شان سر رفته، در انتظار نگه می‌دارد.

انگار نمایش پانتومیم است، نه سخنرانی! لازم و مهم است تمامی موارد را از پیش آماده و بررسی کرده باشید.

 

خودنمایی:

هیچ کس مایل نیست ذهن خود را به کسی بسپارد که پر از خودخواهی و غرور است. برای مثال، سخنران در شروع صحبت خود می‌گوید: «قبل از اینکه به این برند معروف تبدیل بشوم…».

بیان نمودن این کلام برای مخاطبان این احساس را به وجود می آورد که، با فردی روبرو هستیم که باید به موفقیتهایش گوش بدهیم و این طور تصور می شود که سخنران خود را بالاتر و برتر از آن‌ها می‌ داند. هدف از سخنرانی، بخشیدن ایده ای نو یا تغییری مهم در مخاطبان است نه تبلیغ خودتان!

بنابراین بهترین کار این است که اجازه دهید مخاطبان خودشان متوجه این موضوع شوند.

مقالات مرتبط

دیدگاه

0 نظر تاکنون ارسال شده است