یادگیری مهارت جدید

یادگیری مهارت جدید

مونا شش بلوکی

می خواستم یک ورزش جـدید را شروع کنم ، ورزش دوچـرخه سواری حـرفه ایی، اولش با خودم فکر کردم من که دوچـرخه سواری را تا حدی بلدم، پس نباید زیاد چالش داشته باشم و سخت باشد، اما وقتی با مربی صحبت کردم و یه سری آموزش ها را دیدم متوجه شدم که به این مـهارت را بلد نیستم و بایستی ابتدا قـواعد و اصـولش را یاد بگیرم، وسایل مورد نیاز این ورزش را تهیه کنم و بعد تـمرین کنم البته تـمرین کردن هم مهم است که اصـولی و درست و زیر نظر مربی باشد که در غیر این صورت باعث آسیب به بدن و هدر دادن انرژی
و زمان می شود. این داستان را تعریف کردم تا در مورد یاد گرفتن مهارت ها صحبت کنم.

بیایید ابتدا ببینیم:

مهارت یعنی چی؟

تعریف ساده از مهارت یعنی دانشی را که آموخته ایم در عمل به کار برده، اجرا کنیم و نتیجه آن نیز مشخص باشد. مهارت ها از جنس توانستن هستند و باید بتوانند ظرفیت‌های جدید برای ما ایجاد کنند.

چرا یادگیری مهارت جدید سخت است؟

وقتی قرار هست  مهارت جدیدی را یاد بگیریم در قسمتی از مغز تغییری به وجود می آید. در مغز ما هزاران میلیارد سـلول عصبی
وجود دارد که به هم متصل هستند. فاصله بین این سـلول های عصبی کم و کوچک است که به آن سـیناپس گفته می شود وقتی مـهارت جدیدی را یاد می گیریم سـیگنال های الـکترونیکی از یک سلول به سلول دیگر می پرد، وقتی اولین سـیگنال از این شکاف
می پرد سخت ترین قسمت کار است که هر چقدر تکرار و تکرار می شود این کار راحت تر شده و مسیری بین سلول ها ساخته شده
که در این حالت یادگیری اتفاق می افتد.
در ابتدای شروع و یادگیری مسیر عصبی نازک هست و ممکن است خوب و باکیفیت نتوانیم آن کار را انجام بدهیم اما با هر بار تکرار
و تکرار بیشتر، این مسیر عصبی ضخیم تر  و قوی تر شده و به تسلط در آن مهارت می رسیم، پس مهم هست که در ابتدای کار خسته
و ناامـید نشویم و ادامه بدهیم، وقتی مـهارتی را بلد نیستید به جای اینکه بگویید نمی توانم و خودتان را تضعیف کنید، می توانید از
این عبارت طلایی استفاده کنید ” هنوز نمی توانم” که باعث می شود با روحیه بهتری، بیشتر تلاش کنید.
پس متوجه شدیم مهارت ها نیاز به تمرین و تکرار دارند تا مسیر عصبی آن در مغز شکل گرفته و به تسلط در آن برسیم.

چه طوری  مهارتی را یاد می گیریم؟

ما وقتی چیز جدیدی را یاد می گیریم برای اینکه از ناتوانی به توانمندی برسیم از 4 مرحله می گذریم:

مرحله 1. ناتوانی ناآگاهانه

در این مرحله نمی دانید، آگاه نیستید که توانایی انجام مهارتی را ندارید مثل من که نمی دانستم مهارت دوچرخه سواری حرفه ای را بلد نیستم تا زمانی که تصمیم گرفتم آن را انجام بدهم.

مرحله 2 ناتوانی آگاهانه

در این مرحله متوجه می شوید که نمی دانید چه کار باید بکنید. من دوچرخه را داشتم اما بلد نبودم که چطور باید با آن کار کنم و آگاه شدم که نمی دانم و باید آن را آموزش ببینم.

مرحله 3. توانمندی آگاهانه

در این مرحله مهارت را یاد گرفتید اما نیاز دارید با توجه و تمرکز آن را انجام دهید. در این مرحله من به انگشتهای دستم توجه می کردم که با کدام و چطور دنده های عقب و جلوی دوچرخه را عوض کنم.

مرحله 4. توانمندی ناآگاهانه

در این مرحله در اثر تکرار و تمرین زیاد مسیر عصبی آن شکل گرفته و شما آن مهارت را به صورت ناخودآگاه و اتوماتیک انجام می دهید که برای دوچرخه سواری حرفه ای من هنوز به این مرحله نرسیده ام!

خب حالا چقدر باید تمرین کنیم؟

آقای جاش کافمن می گوید: می شود با 20  ساعت تمرین درست مهارتی را در حد قابل قبول یاد گرفت، حالا ببینیم چطوری از بیست ساعت تمرین می توانیم بهترین استفاده را ببریم، ابتدا باید علاقه مند و مشتاق باشیم، واقعی تمرینات را انجام دهیم، تمرین همراه با تمرکز باشد، همزمان روی چند مهارت کار نکنید، به قانون 20/80 توجه کنید، این قانون می گوید 20 درصد کارهای ما 80 درصد نتایج
را در بر دارد، پس توجه و تمرکز را روی قسمتی و کارهایی بگذارید که نتایج 80 درصدی را برای شما دارد.

و در پایان:

بسیاری از افراد که در مهارتی حرفه ای شده اند مدت هاست که آن را تمرین کرده اند. اگر مهارتی را دیگران یاد گرفته اند پس شما هم
می توانید یاد بگیرید. آقای آلبرت هیوبارد نویسنده صاحب نام آمریکایی می گوید: بهترین راه برای نویسنده شدن، نوشتن، نوشتن و باز هم نوشتن است به همین شکل برای فراگیری هر مهارتی تنها راه تمرین کردن، تمرین کردن و باز هم تمرین کردن است تا به توانایی در آن مهارت برسید. این بار مهارت ها را با این بینش و طرز فکر ببینید و یاد بگیرید.

مقالات مرتبط

دیدگاه

0 نظر تاکنون ارسال شده است